غم که میآید در و دیوار ، شاعر میشود در تو زندانیترین رفتار شاعر میشود مینشینی چند تمرین ریاضی حل کنی خطکش و نقاله و پرگار ، شاعر میشود تا چه حد این حرفها را میتوانی حس کنی ؟ حس کنی دارد دلم بسیار شاعر میشود تا زمانی با توام انگار شاعر نیستم از تو تا دورم دلم انگار شاعر میشود باز میپرسی: چهطور اینگونه شاعر شد دلت ؟ تو دلت را جای من بگذار شاعر میشود ! گرچه میدانم نمیدانی چه دارم میکشم از تو میگوید دلم هر بار شاعر میشود عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.
نظرات شما عزیزان:
الفبای زندگی را ..
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند .
دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو !
وبت ودوست داشتم اگه باتبادل لینک موافقی خبرم کن